تورهای لحظه آخری

معرفی بهترین مکان های گردشگری و تور های رهسپاران

تورهای لحظه آخری

معرفی بهترین مکان های گردشگری و تور های رهسپاران

اصفهان،شهر گنبدهای فیروزه ای

وجه تسمیه اصفهان


تاکنون گفته های زیادی در خصوص وجه تسمیه اصفهان ارائه شده است که بخش بزرگی از آنها افسانه و شبه افسانه هستند و بنیادی علمی نمی توان برای این ادعاها یافت. بخشی از این گفتارها اسم اصفهان را به داستان حضرت ابراهیم و نمرود مربوط می کنند و عده ای دیگر نیز پای داستان سلیمان نبی را در نامگذاری اصفهان باز می کنند. یکی از منطقی ترین توجیهاتی که در خصوص وجه تسمیه اصفهان ارائه شده است از حمزه اصفهانی است که نام اصفهان را با سپاه گره می زند. ایشان معتقد است که واژه هایی همچون اصفاهان، اصبهان و اصفهان در واقع از واژۀ اسپاهان مشتق شده اند که به معنی سپاه ها می باشد. مشهور است که مردم اصفهان از زمان های کهن و عهد کاوه آهنگر به سپاهی­گری مشهور بوده اند و حتی در ارتش ساسانی درفش کاویانی را حمل می کرده اند. حتی واژه­ای همچون "اساوره" که تازیان از آن استفاده می کردند جمع واژه "سوار" می باشد که به سواران اصفهان در سپاه ایرانیان اشاره دارد. چنین فعالیت های سپاهی گری از سوی مردم این خطه سبب شده تا این ناحیه ابتدا نام اسپاهان و سپس اصبهان و اصفهان را به خود بگیرد.

  


تاریخچه اصفهان


هنگامی که سخن از تاریخ اصفهان است باید در نظر داشت که این شهر قدمتی چندان کمتر از تمدن ایران ندارد. برخی از گفتارها بنای شهر اصفهان را به سلسله پیشدادیان منتسب می کنند؛ بر حسب این قول سومین پادشاه از سلسله پیشدادیان به نام طهمورث این شهر را بنا نهاده است. شهر اصفهان که در گذشته با نام های زیادی همچون گی و جی شناخته می شده است محل تقاطع بسیاری از نقاط ایران بوده است. این شهر در بخش بزرگی از تاریخ هخامنشی اقامتگاه سلطنتی بوده است و بسیاری از پادشاهان در این شهر مستقر بوده اند. در عهد سلسلۀ اشکانیان و ساسانیان اصفهان همچنان از نفوذ برخوردار بوده است و مورد توجه شاهان زیادی قرار گرفته بود؛ برای مثال در عهد اشکانیان اصفهان تبدیل به مرکز یکی از ایالت های بسیار قدرتمند و صاحب نفوذ شد و چشم بسیاری از شاهان اشکانی را به خود جلب کرده بود. در این عهد ملوک اشکانی بخش زیادی از قدرت و توانایی خود را مدیون سپاه برخواسته از اصفهان بودند. نقل شده است که در عهد ساسانیان اسپوهران یا همان اعضای هفت خانواده شهیر و قدرتمند ایرانی در اصفهان از نفوذ زیادی برخوردار بوده اند و این شهر قلمرو آنها محسوب می شده است. اسپوهران در واقع عمده مناصب سلطنتی را در دست داشته اند و توجه آنها به اصفهان خود نشان دهندۀ اهمیت این شهر بوده است. یکی از شهیرترین جغرافیدانان یونانی به نام استرابون در حدود دو هزار سال پیش اصفهان را به عنوان مرکز کشور ایران معرفی کرده است.


همچون بقیه نقاط ایران، پس از حمله اعرابِ مسلمان به ایران این شهر به تصرف آنها در آمد و تحت تأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفت. در زمان منصور، خلیفۀ عباسی، این شهر مورد توجه دستگاه خلافت قرار گرفت و در عمران و آبادانی آن تلاش های زیادی صورت گرفت. شهر اصفهان از چنان اهمیتی برخوردار بوده است که بسیاری از پادشاهان و سلاطین فتح ایران را منوط به فتح این شهر می کرده اند؛ این شهر در سال 319 هجری قمری توسط مرداویج زیاری فتح شد و عنوان پایتخت را به خود گرفت و تبدیل شد به شهری که جشن های باشکوه سده در آن برگزار می شد. در قرن چهارم و پنج این شهر مجددا مورد یورش گرفت و به ترتیب به تصرف رکن الدوله دیلمی و طغرل سلجوقی درآمد. در دوران رکن الدوله این شهر به عنوان پایتخت برگزیده شد و همین امر باعث رونق بسیار زیاد اصفهان شد. پس از تصرف اصفهان توسط لشکر مغول در سال 639 ه.ق این شهر دوره ای از انحطاط را پشت سر گذارند. زمانی که حمله مغول به پایان رسید و لشکر مغول از اصفهان خارج شد این شهر مجددا رونق اقتصادی خود را به دست آورد و تبدیل به یکی از مراکز صنعتی آن روزگار شد. در عهد صفویه و خصوصا در زمان پادشهای شاه عباس صفوی این شهر از رونق بی سابقه ای برخوردار شد؛ اقتصاد این شهر بسیار قوت گرفت و هنر و معماری هر جه بیشتر رشد کردند. پس از حمله محمود افغان، این شهر محاصره شد و پس از شش ماه به تصرف افاغنه درآمد. تصرف اصفهان دوره ای از رکود را برای اصفهان به همراه داشت که تا مدت ها گریبانگیر این شهر تاریخی شد. یکی از دوره های تاریخی بسیار مهم و حساس در تاریخ اصفهان ورود اسلام به این شهر است. ورود اسلام به ایران به طور کلی و به اصفهان به طور خاص موجب بروز تحولاتی در همه ابعاد زندگی مردم این شهر شد. فرهنگ اسلامی تبدیل به فرهنگ غالب شد و حتی معماری و هنر این خطه را تحت تأثیر عمیق خود قرار داد. با ورود اسلام به اصفهان بناهایی در قالب مساجد و مدارس علمیه ایجاد شدند که اوج تمدن و معماری اسلامی را به رخ کشیدند؛ بناهایی که نه تنها در سطح ایران که در پهنای عالم نیز از شهرت بسیار برخوردار شده اند. نمودهای و المان هایی که تمدن اسلامی را در این شهر به رخ می کشند بسیار زیاد هستند به شکلی که کمتر جایی را می توان از این حیث با اصفهان مقایسه کرد. در برهه هایی از تاریخ اصفهان شاهد آنیم که این شهر محل زندگی طیف گسترده ای از دانشمندان، فضلاء، ادیبان، حکماء و فلاسفه بوده است و به همین دلیل در دنیای اسلام نقش مهمی را بازی می کرده است. در صاحب بن عباد دیلمی که از جمله مردان حکیم و دانشمند بود این شهر توانست مشاهیر زیادی را در علم و فقه از اطراف و اکناف به سوی خود بکشد و محوریت علمی خود را آشکار سازد. در همین زمان بود که یکی از بزرگترین باروها در اطراف این شهر ساخته شد تا مردم این شهر و دانشمندان آن با طیب خاطر به فعالیت های خود بپردازند. به واقع می توان گفت که اصفهان در عهد دیالمه دورانی باشکوه را از سر گذراند؛ دورانی که علم و ادب و دانش در آن به شکوفایی کم نظیری رسید. همانطور که پیشتر گفته شد یکی دیگر از سلسله هایی که تأثیری عمیق بر رشد فرهنگ و تمدن اسلامی در اصفهان داشت سلسلۀ سلجوقیان بود؛ در این دوران بود که آبادی های بسیار زیادی در اصفهان صورت گرفت و این شهر از حیث عمران و سازندگی زبانزد شد. معماری و هنر اسلامی در این عهد به بهترین شکل نمود یافت و انواع بناهایی که تجلی دهندۀ فرهنگ اسلامی بودند در اطراف و اکناف این شهر تاریخی سربرآوردند. آنچه که بیشترین صدمه را به عمران و آبادانی شهر اصفهان وارد کرد و دوره ای از انحطاط را به این شهر آورد حملۀ سهمگین مغول بود؛ تاخت و تازی که تا مدت ها بعد از خوارزمشاهیان از حشمت و شوکت این شهر کاست و آن را تحت الشعاع امواج ویرانگر خود قرار داد. حملۀ مغول همچون زلزله ای وحشتناک بود که پس لرزه های آن تا مدت ها نه تنها اصفهان که همۀ ایران را در بهت صدمات خود فرو برده بود.


جغرافیای طبیعی و تاریخی اصفهان


از منظر جغرافیایی شهر اصفهان در جایی مستقر شده است که به شکلی همانند پل دشت ها و صحراهای مرکزی فلات ایران را به رشته کوه های زاگرس متصل می کند. در واقع می توان گفت اگر بتوان نقطۀ ثقلی در مرکز فلات ایران مشخص کرد هیچ منطقه ای توان آن را ندارد تا دست برتری بر شهر اصفهان داشته باشد. شهر اصفهان در قسمت شرقی کوه های زاگرس قرار گرفته است؛ این شهر در واقع بخشی از دامنه های شرقی زاگرس را که رو به دشت های باز فلات مرکزی ایران می گشایند را به تصرف خود در آورده است. چنین امری باعث شده که شهر اصفهان دارای اختلاف دما باشد و متأثر از دمای صحراهای مرکزی و کوهستان های غربی فلات ایران باشد. از طرف دیگر از آن رو که این شهر در جلگۀ سرسبز و آباد زاینده رود قرار دارد از طراوت دشت های سیراب شده توسط این رودخانه نیز برخوردار است و توانسته است جذابیت های متنوع را در خود جای دهد. قرار گرفتن در جلگۀ زاینده رود و گذشتن این رود از مرکز اصفهان سبب شده تا این شهر بسیاری از زیبایی هایی را که دیگر شهرها از آن ها محروم هستند را داشته باشد. اگر بخواهیم موقعیت جغرافیایی دقیق این شهر را بیان کنیم باید بگوئیم که شهر اصفهان در 51 درجه 29 دقیقه طول شرقی و 32 درجه 38 دقیقه عرض شمالی قرار دارد. گرچه موقعیت جغرافیایی اصفهان به شکلی است که اختلاف دما حتی در طول شبانه روز محسوس است اما باید گفت که این شهر در مجموع از آب و هوایی معتدل برخوردار است و فصول آن منظم می باشند. این بدان معناست که اصفهان از فصول چهارگانه برخوردار است و از آنرو که شمال این شهر تا شعاع چند ده کیلومتری کیلومتری بدون هیچ مانعی باز است، بادهای شمالی بر طبع هوای این شهر می افزایند.


در واقع می توان گفت که اختلاف دما در اصفهان ناشی از موقعیت جغرافیایی خاصی است که این شهر دارد؛ قسمت های جنوبی و غربی اصفهان به کوهستان محدود می شود در حالی که قسمت های شمالی و شرقی آن رو به جلگه های باز است و همین امر سبب می شود تا اختلاف دمای ناشی از قرار گرفتن در پهنای جلگه ای و خطوط کوهستانی محسوس شود. چنین امری همچنین اختلاف بارش را سبب شده است؛ به طور کلی متوسط میزان بارندگی شهر اصفهان صد تا صدوپنجاه میلیمتر است. قرار گرفتن اصفهان در دامنه های کوهستانی سبب شده است تا ارتفاع این شهر از سطح دریا زیاد باشد. اصفهان به طور متوسط 1500متر از سطح دریا ارتفاع دارد و چنین ارتفاعی تا حدی به دلیل قرار گرفتن در دامنه های کوهستانی می باشد. مهمترین رودخانه در قسمت های مرکزی فلات ایران زاینده رود است که صدها کیلومتر آن سوتر از غرب اصفهان سرچشمه می گیرد و صدها کیلومتر آن طرف تر در شرق اصفهان به باتلاق می ریزد. این رودخانه از کوهرنگ یا زردکوه بختیاری سرچشمه می گیرد و پس از آنکه مسافتی 360 کیلومتری را از مغرب به مشرق می پیماید به شهر اصفهان می رسد. این رودخانه در مسیر خود بسیاری از زمین های اطراف را سیراب می کند و جلگه های وسیعی را در دامان خود ایجاد کرده است. این بدان معناست که کوهستان و رودخانه و جلگه توانسته اند در ارتباط با هم زیبایی های بی نظیر و بکری را در اطراف اصفهان ایجاد کنند. زاینده رود پس از گذشتن از شهر اصفهان و زیبایی بخشیدن به طبیعت این شهر در فاصلۀ 140 کیلومتری در مشرق اصفهان در باتلاق گاوخونی فرو می ریزد.   


می توان گفت اصفهان همزمان متأثر از مناطق کوهستانی و مناطق صحرایی است؛ قسمت های جنوبی و غربی این شهر تحت تأثیر کوهستان می باشند در حالیکه مناطق شمالی و خصوصا شرقی آن متأثر از دشت ها و صحراهای مرکزی و مناطق جلگه ای می باشد. با این وجود نمی توان در این مورد به شکلی مطلق نظر داد؛ با وجود اینکه قسمت های شرقی این شهر عمدتا به مناطق صحرایی و جلگه ای ختم می شود اما کوه صفه نیز در قسمت جنوب شرقی آن قرار دارد. ارتفاع این کوه 2232 متر از سطح دریا می باشد که به خوبی مناطق جنوب شرقی اصفهان را تحت تأثیر خود قرار داده است. از طرف دیگر اگرچه مناطق شمالی این شهر به دشت ها و صحراهای مرکزی رو می گشاید اما با این وجود این مناطق کوه هایی مرتفع را نیز در خود جای داده اند؛ کوه کرکس که 3350 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و اغلب پوشیده از برف است در پنجاه کیلومتری شمال اصفهان قرار دارد. چنین ساختار زمین شناختی و موقعیت جغرافیایی سبب شده است تا اصفهان حتی در مناطقی که به دشت های وسیع و باز ختم می شود تا حدی از آب و هوای کوهستانی نیز برخوردار باشد.     


عده ای معتقدند که اصفهان از بدو ورود اقاوام آرایایی مورد توجه آنها قرار گرفته است. از آنرو که اصفهان فصول منظم و آب و هوای مطبوع برای کشاورزی برخوردار بوده است بنابراین می توانسته است نشیمنگاه اقوام نخستین آریایی باشد. وجود دشت های حاصلخیز و پهناور و مناطق جلگه های به همراه آب فراوان سبب می شده است تا این منطقه از ایران چشم بسیاری از مهاجران را به سوی خود خیره کند. مورخین معتقدند که چیزی در حدود 1500 تا 2000 سال قبل از میلاد مسیح این سرزمین نشیمنگاه اقوام آریایی بوده است. عده ای دیگر نیز بنای اصفهان را به پادشاهان افسانه ای ایران و عده ای دیگر نیز به دیگر مهاجمان نسبت می دهند. برای مثال آقا میر سیدجناب بنای این شهر را به نقل از طبری به اسکندر مقدونی نسبت می دهد. بر حسب این نقل قول زمانی که اسکندر دستور ساخت چندین شهر را داد دوازده شهر ساخته شد که همۀ آنها اسکندریه خوانده شدند. یکی از این شهرهای در اسپاهان بوده که به آن جی می گفته اند؛ جی همان اسم قدیمی اصفهان می باشد.    


پژوهش های باستان شناختی نشان می دهند که اصفهان از جمله مکان های اولیه برای سکونت انسان پیش از تاریخ بوده است. در واقع یکی از مهم ترین مراکز فرهنگی انسان پیش از تاریخ در ایران اطراف شهر اصفهان قرار داشته است. کاوش های صورت گرفته در تپه های سیلک نشان از قدمت بسیار کهن نواحی اطراف اصفهان دارد و نقش این نواحی را در ایجاد تمدن های اولیه نشان می دهند. اصفهان از آن رو تبدیل به نقطۀ عطفی در فلات مرکزی ایران شده است که توانسته مناطق سرد و کوهستانی این فلات را با مناطق گرم و صحرایی آن متصل کند و همچون پلی رابط بین این مناطق عمل نماید. با چنین نقشی که شهر اصفهان داشته است توانسته است مردم را از بسیاری از مناطق کوهستانی و صحرایی به سوی خود جذب کند و تبدیل به مرکزی تمدنی و فرهنگی در فلات ایران شود. از اصفهان قبل از اسلام آثار زیادی برجا نمانده است تا بتوان به درستی در مورد فرهنگ و تمدن این خطه قضاوت نمود و نشان داد که این شهر از چه ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و سازها های فرهنگی برخوردار بوده است. گرچه کسی نمی تواند این واقعیت را انکار کند که اصفهان از جمله مراکز مهم در دورۀ قبل از اسلام بوده است اما عمدۀ آثاری که شکوه و جلال این شهر را به رخ می کشند متعلق به دوران اسلامی می باشند. همانطور که پیشتر ذکر شد می توان ردپای حکومت هایی همچون مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان را در شهر اصفهان پیدا کرد اما آثار به جا مانده از این دوران به شکلی نیست که بتوان برداشت زیادی از آنها کرد. گرچه در این دوره ها آثاری از تمدن و فرهنگ در اصفهان وجود دارد اما عمدۀ آثاری که تمدن و فرهنگ اصفهان را به رخ می کشند به بستر اسلامی این شهر تعلق دارند. در واقع اسلام از چنان قدرتی برخوردار بوده است که تا حد زیادی نظام فرهنگی و تمدنی اصفهان را واژگون کرده و اسباب تحرک طبقاتی را نیز فراهم کرده است. دگرگونی های عمیق در نظام اجتماعی و فرهنگی که ناشی از حضور اسلام در اصفهان به طور جزئی و ایران به طور کلی بود سبب شد تا هنر و معماری این شهر نیز به شدت تحت تأثیر قرار گیرد. بسیاری از مساجد و مدارس در دوران سلسله های اسلامی در اصفهان ایجاد شدند و بسیاری از بناها و عمران و آبادانی این شهر ریشه در تاریخ اسلام دارند. سفرنامه های بسیاری از سیاحان و جهانگردان در قرون گذشته نشان از آن دارند که اصفهان در دوران اسلامی دوره هایی بی بدیل از رونق را پشت سر گذرانده است. این شهر در ایران پس از اسلام در بسیاری از مواقع مرکز ثقل هنر و معماری بوده است و توانسته است پیشقراول بسیاری از نوآوری ها در هنر و صنعت تمدن اسلامی باشد. در مجموع می توان گفت گرچه اصفهان در دوره های پیش از اسلام دارای فرهنگ و تمدن بوده است و توانسته است بسیاری از اقوام را به خود جذب کند اما عمدۀ شهرت اصفهان در هنر و معماری و فرهنگ و تمدن به دوران اسلامی بر می گردد. در این زمان بود که اصفهان تبدیل به کانونی الهام بخش در زمینۀ فرهنگ و تمدن شد.   


مشاهیر و شخصیت ها


اصفهان از جمله شهرهایی است که به علم و ادب مشهور است و در طول تاریخ باشکوه خود توانسته است ادیبان، شاعران، متکلمان، حکیمان، فلاسفه و دانشمندان یادی را در دامان خود پرورش دهد. گستردگی علم و دانش در این خطه از چنان تنوعی برخوردار بوده است که توانسته است در هر یک از زمینه های علم و معرفت دانشمندان و حکیمان زیادی را به دنیای ایران و جهان معرفی کند. ما در این جستار نمی توانیم به معرفی تمام حکماء و دانشمندان این شهر بپردازیم و فقط به معرفی برخی از این مشاهیر می پردازیم.


یکی از شعرای و ادیبان مشهور اصفهان که در قرن پنجم و ششم می زیسته است و توانسته است اثرهای گرانبهای ادیبی از خود برجای بگذرد ابواسماعیل حسین مؤیدالدین می باشد که مشهور به طغرایی اصفهانی بوده است. این شاعر و اندیشمند برجسته نه تنها در دنیای علم و ادب زبانزد بوده است بلکه حتی در دنیای سیاست توانسته است مقام هایی برجسته را به خود اختصاص دهد. طغرایی اصفهانی توانست در دستگاه سلطان مسعود غزنوی درجه های عالی صدرات را یکی پس از دیگری پشت سر گذراند و نهایتا وزیر سلطان شود. برخی از آثار مشهور طغرایی اصفهانی عبارتند از ترکیب الأنوار، الارشاد در اکسیر، جامع الأسرار، دیوان اشعار، حقائق الإستشهاد و ذات الفرائد در کیمیا را نام برد. بسیاری معتقدند که جایگاه سیاسی برجسته ای که طغرایی اصفهانی در دستگاه خلافت به دست آورد مدیون فضل و حکمت و او در دنیای علم و ادب بوده است. طغرایی اصفهانی از جمله افراد مورد پسند و مشاوران صاحب حشمت و کمال سلطان مسعود غزنوی بود. اما چنین مقام و منزلتی زیاد به طول نکشید و این وزیرِ حکیم در در جنگ بین پدر و پسر یعنی جنگ بین سلطان مسعود غزنوی و سلطان محمود غزنوی به اسارت سپاه سلطان مسعود درآمد و نهایتا در سال 513 دستور قتل او صادر شد و ایشان کشته شدند.  


یکی دیگر از نوابغ علم و ادب و شعر در تاریخ اصفهان که توانست برای خود نام و آوازه ای در کند و توجه بسیاری را به خود جلب کند شرف الدین حسن اصفهانی متخلص به شفایی بود که در دورۀ صفوی به دنیا آمد. این اندیشمند در سال 966 هجری قمری به دنیا آمد و علاوه بر شعر در علم طب نیز از خبرگی زیادی برخوردار شد. طب شفایی به درجه ای از کمال رسیده بود که نه تنها بیمارانی از اصفهان که از بسیاری مناطق دیگر نیز به ایشان مراجعه می کردند و همین امر سبب شد تا نزد برخی به عنوان طبیب شناخته شود تا ادیب و شاعر. دیوان شفایی را بالغ بر پانزده یا بیست هزار بیت معرفی کرده اند و این بدان معناست که دیوان او از جمله گسترده ترین دیوان ها در ادبیات آن روزگار و به طور کلی در ادبیات فارسی می باشد. اشعار شفایی عمدتا در قالب های قصیده و غزل سروده شده اند و از معانی و مضامین بسیار بلند و دلپسند برخوردارند. گفته می شود که شفایی در قصیده عمدتا از خاقانی الهام گرفته است و غزلیات خود را با پیروی از بابا فغانی سروده است. شفایی بالأخره در سن هفتادو یک سالگی در تاریخ 1037 در اصفهان دیده از جهان فروبست.  


صائب تبریزی (اصفهانی)


صائب تبریزی از جمله شاعران بسیار شهیر و سرشناس اصفهان است که مدتی از عمر خود را در هندوستان گذراند و به همین دلیل به شدت تحت تأثیر سبک هندی شعر فارسی قرار گرفت. میرزا محمدعلی فرزند میرزا عبدالرحیم که عمدتا با نام صائب تبریزی شناخته می شد در سال 1010 ه.ق در اصفهان دیده به جهان گشود. علت اینکه لقب تبریزی را به صائب دادند این بود که نیاکان وی تبریزی بودند و پدر او میرزا عبدالرحیم از تبریز به اصفهان کوچ کرده بود. پس از مهاجرت از تبریز به اصفهان ایشان در محلۀ عباس آباد این شهر که برای مهاجران تبریزی ساخته شده بود سکونت گزیدند. صائب از جمله شاعران صاحب ذوقی است که همچون سعدی سرزمین ها و شهرهای زیادی را گشته است. شعر صائب نمودی از قریحۀ با طراوات و زندۀ او می باشد؛ اشعار صائب عمدتا مفاهیم پند و اندرز را در خود دارند و از این حیث نیز تشابهاتی با شاعر بلند آوازۀ ایران، سعدی شیرازی دارد. صائب در اوان جوانی به هند سفر کرد و به دلیل آوازه و شهرتی که در علم و ادب داشت توانست در دربار شاه برای خود مقام و منزلتی داشته باشد. صائب تا سال 1042 در دربار شاه جهان که امارت هند آن روزگار را در دست داشت اقامت گزید و پس از آن تصمیم گرفت تا به ایران بازگردد. بازگشت صائب به ایران به معنای بازگشت بی واسطۀ او به اصفهان نبود؛ صائب مدتی از عمر خود را در شهرهای مشهد، قزوین قم و تبریز گذراند و نهایتا برای اقامت به اصفهان رجوع کرد. باریک بینی و ظریف اندیشی موجود در شعر صائب به گونه ای است که خواننده را با معانی بسیار جالب و زیبا در ذهن او آشنا می کند. صائب واپسین سال های زندگی خود را در اصفهان گذراند و سرانجام در سال 1086 در اصفهان درگذشت. صائب در باغ تکیه که به تکیه میرزا صاحب مشهور است به خاک سپرده شد. از آثار عمدۀ صائب می توان به دیوان اشعار، محمودیات و قندهار نامه اشاره کرد.  


یکی دیگر از شخصیت های ادیب و شاعر که در دامان اصفهان رشد کرد و نه تنها جایگاهی ادبی برای خود یافت که توانست بسیاری از شاعران دیگر را که گرد فراموشی زمان بر آنها نشسته بود را احیاء کند، محمد طاهر نصرآبادی مشهور به میرزا طاهر می باشد. میرزا طاهر از آن شاعران و نویسندگانی نبود که صرفا دغدغۀ خود را داشته باشد و به دنبال تصرف جایگاهی برای خود در دربار امیران و شاهان باشد. میرزا طاهر از ابتدا عزم خود را جزم کرد تا بسیاری از شاعران و ادیبانی را که کم کم داشتند از ذهن جامعه رخت بر می بستند و در کوره راه های تاریخ محو می شدند احیاء کند و در این زمینه کتاب تذکره نصرآبادی را نوشت. علاوه بر تذکره نصرآبادی این نویسنده و شاعر آثار دیگر ی از جمله گلشن خیال و دیوان اشعار را از خود به یادگار گذاشت. این شاعر باالأخره در سال 1083 در سن پنجاه و شش سالگی دار فانی را وداع گفت و به دیدار حق شتافت. کتاب تذکره نصرآبادی ما را با بسیاری از شاعران و ادیبانی که کمتر اسمی از آنها شنیده ایم آشنا می کند و ادبیات فارسی را بسیار قدرتمندتر و شاخص تر به نمایش می گذارد.


یکی دیگر از ادیبان بسیار سرشناس در تاریخ اصفهان که پاره ای از زندگی خود را در خارج از ایران گذراند حزین اصفهانی بود. اسم اصلی ایشان محمدعلی و اسم پدرشان ابوطالب بود و اجدادش در لاهیجان گیلان می زیسته اند. حزین از نوادگان شیخ زاهدان گیلانی بوده است و اجداد او به علم و ادب و دانش در منطقۀ گیلان شهرت داشته اند. در واقع حزین به دلیل این وابستگی نژادی به خطۀ لاهیجان به عنوان حزین لاهیجی نیز شناخته می شده است. سال تولد حزین را 1103 در اصفهان معرفی کرده اند اما ایشان تنها پاره ای از زندگی خود را در این شهر گذراند. حملۀ افاغنه به اصفهان در 1135 باعث شد تا حزین بخشی از بستگان خود را در این شهر از دست دهد و دیگر در اصفهان نماند. وی پس از ترک اصفهان در شهرهای مختلف اقامت گزید و نهایتا در سال 1146 که چهل و سه ساله بود به هندوستان که متأثر از ادب و فرهنگ پارسی بود رفت. حزین اصفهانی بخش بزرگی از اشعار خود را در هندوستان سرود و آثاری بسیار بدیعی را به رشتۀ تحریر درآورد. حزین اشعار خود را به دو زبان فارسی و عربی سروده است و علاوه بر آن آثار نثر زیبایی نیز در این دو زبان به رشتۀ تحریر درآورده است. این خود نشان از ذوق و قریحۀ حزین اصفهانی دارد؛ قریحه ای که باعث می شده است ایشان نثر و نظم را در آثار خود به دو زبان فارسی و عربی ارائه کند. او آثار منظوم خود را عمدتا در قالب های قصیده، غزل و رباعی ارائه کرده است. دیوان حزین مشتمل بر چند هزار بیت می باشد که توانسته است ادب فارسی و عربی را با اشعاری با معانی والا تغذیه کند. از دیگر آثار حزین می توان به تذکره حزین و تاریخ حزین اشاره کرد که خود آثاری کم نظیر در عصر خود بوده اند. حزین سال های واپسین عمر خود را در بنارس هندوستان گذراند و نهایتا در سال 1180 هجری قمری در این شهر درگذشت.   


یکی دیگر از شاعران و ادیبان اصفهان که نقش مهمی در احیاء سبک سنتی فارسی داشته است حاج لطفعلی بیک متخلص به آذر بیگدلی می باشد. آذر بیگدلی را می توان از جمله شاعران متعهد به سبک سنتی شعر فارسی دانست که خواهان بازگشت از سبک هندی به سبک فارسی کهن دانست. آذر نه تنها اشعاری بسیار بلند با مضامین والا دارد بلکه تذکره نویسی بود که توانست به خوبی تعهد خود را به شاعران و نویسندگان قدیمی فارسی نشان دهد. وی در سال 1134 ه.ق در اصفهان به دنیا آمد و توانست تحولی را در شعر فارسی ایجاد کند. از جمله آثار آذر بیگدلی می توان به آتشکده آذر، مثنوی یوسف و زلیخا، دفتر نه آسمان و دیوان اشعار را نام برد. آذر بیگدلی در کتاب آتشکده آذر به شرح حال شاعران پارسی گوی می پردازد. آذر سرانجام در سال 1195 در سن شصت و یک سالگی بدرود حیات گفت. در مجموع باید گفت که آذر بیگدلی به تبعیت از استاد خود، میر سید علی مشتاق انقلابی را در احیاء سبک های سنتی ادبیات فارسی به راه انداخت که بعدها با گروهی از شاعران دیگر سردرمدار این حرکت شدند.


از دیگر افرادی که به همراه آذر و به تبعیت از مشتاق خواهان آن بودند تا مجددا سبک عراقی را در برابر سبک هندی قوت بخشند و به احیاء آن بپردازند هاتف اصفهانی بود. در حقیقت این گروه از ادیبان و شاعران خواهان آن بودند تا سبک شاعرانی پرنفوذ و مقتدری همچون سعدی و حافظ را به ادبیات فارسی برگردانند. هاتف خود از شاعران پرآوازه در عهد افشاریه و زندیه است که در نهضت احیاء سبک های سنتی نقش برجسته ای داشته است. این نهضت که به نهضت ادبی مشتاق شهرت داشته است نقش خود را در احیاء سبک عراقی بازی کرد. هاتف اصفهانی دارای آثار ماندگار فراوانی است که می توان گفت معروفترین آنها ترجیع بند اصفهانی اوست. از هاتف قصاید و غزلیات بسیار پر معنایی بر جای مانده است که همگی نشان از ذوق سرشار او و علاقه اش به سبک های سنتی ادبیات پارسی می باشد. دیوان اشعار هاتف از چنان نفوذی برخوردار بوده است که تاکنون چندین بار به چاپ رسیده است؛ این دیوان مشتمل بر غزلیات، قصائد و رباعیاتی است که از محتوا و بار معنایی بالایی برخوردارند. هاتف سرانجام در سال 1198 هجری قمری دار فانی را وداع گفت. 


مشتاق از دیگر شاعرانی است که در احیاء سبک عراقی از پیشقراولان به حساب می آید. اسم اصلی این نویسنده میر سید علی مشتاق می باشد که توانسته شاگردان بزرگی را در جهت احیاء سبک های سنتی ادب فارسی تربیت کند. مشتاق که خود در قرن دوازده هجری قمری می زیست توانست بسیاری از صاحبان قریحه را متقاعا کند تا در مقابل سبک هندی به دفاع از سبک عراقی شعر پارسی دست به قلم شوند. مشتاق د زمان حیات خود بسیاری از اشعار زیبا را سرود اما فرصت حیات چنان نبود که بتواند دیوان خود را مدون کند. سرانجام شاگردان مشتاق با تلاش فراوان توانستند دیوان ایشان را گردآوری کرده و در قالبی واحد ارائه کنند. آذر بیگدلی و هاتف اصفهانی از جمله شاگردان این شاعر بزگ بوده اند که بعدها با ادامه راه مشتاق توانستند انقلاب ادبی او را به نتیجه برسانند. 



نقاط دیدنی اصفهان


یکی از دیدنی ترین نقاط شهر اصفهان بدون شک میدان نقش جهان است؛ مکانی که سالانه ده ها هزار گردشگر داخلی و خارجی را به سوی خود جذب کرده و آنها را مبهوت زیبایی های خود می کند. نقش جهان میدانی است که به هر سوی آن که چشم بدوزید در زیبایی های آن محو می شوید. کمتر ایران دوستی را پیدا می کنید که حدأقل یک بار در طول عمر خود از این بنای زیبا و نقش آفرینی آن دیدن نکرده باشد. آنچه که زیبایی های نقش جهان را به کمال رسانده است انواع بناهای تاریخی ای است که در هر گوشۀ آن خود نمایی می کننند. مسجد امام و شیخ لطف الله از جمله بناهای مذهبی هستند که برای بازدیدکنندگان میدان نقش جهان زیبایی ها و جذابیت های خاص خود را دارند. از سوی دیگر عالی قاپو و سردر قیصریه به گونه ای ویژه در این میدان زیبایی های خود را به رخ می کشند. ای بناها هر کدام بخشی از تاریخ و فرهنگ غنی شهر اصفهان را نشان می دهند و اذهان را به پستوهای فرهنگ و تاریخ غنی این شهر سوق می دهند. در میدان نقش جهان نه تنها شما با ابعاد تاریخی و فرهنگی اصفهان آشنا می شوید بلکه قادر خواهید بود تا از زیباترین رستوران های این شهر نیز در این میدان دیدن کنید. نقش جهان گرچه بار بسیار سنگینی از فرهنگ سنتی را بر دوش خود می کشد اما می توان آثاری از مدرنیته را نیز در گوشه و کنار آن مشاهده کرد. اگر قرار است از نقش جهان اصفهان دیدن کنید پس سعی کنید برنامه زمانی خود را طوری بچینید که فرصت دیدن از تمام زیبایی های آن را داشته باشید. بازار سرپوشیده و مغازه های بسیار زیبایی که در اطراف این میدان هستند چشم هر گردشگری را برای خرید یا گشت و گذار در آنها به خود خیره می کنند. کسانی که از میدان نقش جهان دیدن می کنند و شوق خرید دارند بهتر است به راحتی از بازار سرپوشیده نقش جهان چشم پوشی نکنند. میدان نقش جهان اصفهان از جمله نخستین مکان هایی بود که در ایران در فهرست آثار ملی درآمد؛ این میدان در سال 1313 شمسی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و چهل و پنج سال بعد در تاریخ اردیبهشت ماه سال 1358 به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این مکان از جمله نخستین مکان هایی در ایران بود که تبدیل به میراث جهانی شد و بتدریج آوازۀ آن از سطح ایران فراتر رفت.  


اصفهان از جمله شهرهایی است که صنایع دستی از مهم ترین تولیدات و محصولات آن است که حتی در این زمینه پا را فراتر از مرزهای ایران نهاده است. یکی از عمده ترین مکان هایی که صنایع دستی اصفهان در آنجا بسیار خودنمایی می کند و انواع محصولات دستی را می توان در آنجا پیدا کرد میدان نقش جهان می باشد. صنایع دستی در این حجره ها از تنوعی برخوردار است که بسیاری از ایران گردان را مبهوت خود می کند؛ بسیاری از گردشگرانی که از این میدان دیدن می کند سعی می کنند با خرید از این حجره ها خاطرۀ سفر به اصفهان را همیشه در ذهن خود داشته باشند. چیزی نزدیک به دویست حجره در دو طبقه در اطراف نقش جهان محل عرضه انواع صنایع دستی و هنرهای زیبا هستند که طیف بسیار گسترده ای از زیبایی صنایع دستی اصفهان را به نمایش می گذارند. گشت و گذار در میدان نقش جهان از چنان لذتی برخوردار است که حتی افرادی که پا به سن گذاشته اند از آن احساس خستگی نمی کنند. وجود انواع اغذیه فروشی ها و آبمیوه فروشی ها در اطراف نقش جهان سبب می شود تا مسافران لحظاتی را در آنجا بیارامند و سپس به به ادامه سفر خود در دیدن از این بنای باشکوه و محیط اطراف آن ادامه دهند. اگر گذرتان به این نقطۀ دیدنی از اصفهان افتاد حتما پیشنهاد می کنیم تا از غذاهای مخصوص اصفهان در وعده های غذایی خود استفاده کنید؛ غذاهایی نظیر بریان و فرنی و شیره که هر کدام طعمی بی نظیر دارند باعث می شوند تا ذائقه تان در اصفهان بسیار خوش تر شود. یکی از تفریحات بسیار جالبی که می توانید در میدان نقش جهان داشته باشید درشکه سواری است که می توانید با آن دور تا دور میدان بچرخید. درشکه سواری با هزینه ای بسیار کم سبب می شود تا برای اندکی از دنیای اتومبیل ها دور شوید و حسی از آرامش را در خود پیدا کنید. 


یکی دیگر از مناطق دیدنی در شه اصفهان کوه صفه است که در قسمت جنوبی این شهر واقع شده است. کوه صفه از چنان زیبایی ها و تفریحات طبیعی و غیرطبیعی برخوردار است که در طول هفته نه تنها گردشگران را که بسیاری از ساکنان اصفهان را نیز برای گذراندن وقت به سوی خود جذب می کنند. کوه صفه مکانی بکر در اصفهان است که می توانید برنامه پیک نیک خود را در آنجا داشته باشید. از سوی دیگر می توانید صبح زود به کوه صفه رفته و پس از گذراندن مسیری در این کوه به قله آن صعود کنید و صبحانه ای خاطره انگیز را در قلۀ کوه صفه داشته باشید. اگر عادت به استفاده از غذاهای آماده دارید می توانید از رستوران های دامنۀ این کوه استفاده کرده و صبحانه و ناهار خود را در آنجا میل کنید. در سال های اخیر جاذبه های جدید تفریحی و ورزشی در دامنۀ کوه صفه ایجاد شده اند که این ها خود به جاذبه های این منطقۀ دیدنی می افزایند. برای مثال مجموعه تفریحی شهداء ارتش که در سه راه حکیم نظامی واقع شده است می تواند مکانی جالب در کوه صفه برای تفریح و ورزش باشد.   


باغ چهلستون یکی دیگر از شاهکارهای معماری شهر اصفهان می باشد که اذهان را به اوج قدرت حکومت صفوی معطوف می کند؛ باغی که شامل کاخی است که توانایی و اقتدار پادشاه ایران، شاه عباس صفوی را به نمایش می گذارد. باغ چهلستون  بیش از 67000 متر مربع مساحت دارد و از این حیث یکی از وسیع ترین عمارت های اصفهان به شمار می آید. بنای داخل این باغ از چندین تالار و اتاق تشکیل شده است که با انواع نقاشی ها، کاشی کاری ها و آئینه کاری ها تزئین شده اند؛ تزئینات و زیبایی های این بنا به شکلی است که هر بیننده ای را در نگاه اول مجذوب خود می کنند. رفتن به باغ چهلستون و بازدید کردن از بناهای زیبای آن نه تنها در روز که در شب ها و زیر نور ماه نیز لطف خاص خود را دارد. معماری چهلستون به شکلی است که اگر از زاویه ای خاص به آن نگاه کنید بیس ستون را می بینید و اگر از پشت حوض به آن نگاه کنید علاوه بر بیست ستون بنا، بیست ستون دیگر نیز در آب می بینید. گرچه عده ای معتقدند که علت نامگذاری چهلستون انعکاس بیست ستون در آب است، اما برخی دیگر بر اساس شواهدی معتقدند که این بنا در ابتدا چهل ستون داشته است که بیست ستون آن در اثر آتش سوزی از بین رفته اند و تنها بیست ستون دیگر از آن باقی مانده است.  


یکی دیگر از بناهای منحصر به فرد اصفهان که معماری این شهر را به رخ می کشد کاخ هشت بهشت می باشد که در باغی بسیار زیبا قرار دارد. یکی از درب های این کاخ رو به خیابان چهارباغ باز می شود و درب دیگر آن نیز در ورودی پارک هشت بهشت قرار دارد. معماری این کاخ از چنان جذابیتی برخوردار است که آندره گدار به عنوان یکی از باستان شناسان و ایران شناسان می گوید" کاخ هشت‌بهشت با تالاری که از هر سو باز است و با چهار عمارت کلاه‌فرنگی در چهار گوشهٔ خود هنوز هم ترکیب اصلی و مختصری از لطف و ملاحت روزگاران گذشته را حفظ کرده‌است "امروزه ایران گردانی که به اصفهان می آیند معمولا از این بنای تاریخی دیدن می کنند.


آثار تاریخی، فرهنگی و طبیعی اصفهان چنان زیاد است که نمی توان همۀ آن ها را به تفصیل ذکر کرد. در اینجا سعی می کنیم تا بقیه دیدنی های اصفهان را فقط با ذکر نام به شما معرفی کنیم: بنای منارجنبان که در گذشته در روستایی به نام کارلادان قرار داشته است و امروزه بخشی از شهر اصفهان می باشد و به خاطر مکعماری خاص خود و استفاده از کاشی های لاجوردی در ساخت آن از شهرت برخوردار است، آتشگاه اصفهان که در فاصله هشت کیلومتری از مرکز شهر قرار دارد و با قدمتی در حدود هفت هزار سال قدیمی ترین بنای اصفهان می باشد، باغ پرندگان که در امتداد زاینده رود می باشد و می تواند مکانی بسیار دیدنی برای تفریح خانوادگی باشد، محله ارمنی نشین جلفا که پنج کوچه در امتداد شرق به غرب دارد و یازده کلیسا و دو کاروانسرا به همراه بازاری دلنشین به زیبایی آن افزوده است. عمده اقتصاد شهر اصفهان نیز به کارخانه های اطراف، توریسم، صنایع دستی و تجارت برخی محصولات تولیدی .ابسته است. در مورد جمعیت اصفهان نیز باید گفت که این شهر پس از کلان شهرهای تهران و مشهد بیشترین جمعیت را دارد. بر طبق آخرین سرشماری این شهر در حدود 2094867 نفر جمعیت دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.